ایران سرزمینی کهن با قدمتی هزاران ساله است، مردم ایران از دوران قدیم سرگرمی های متنوعی از کودکی تا بزرگسالی داشتند؛ استان گیلان نیز از جمله استان هاییست که بازی های قدیمی زیادی دارد که برخی از آن ها امروزه در جشنواره های بومی نیز اجرا می شود. برخی بازىهاى استان گیلان عبارتند از:
آبخوربازی، آتیمار، بَرِمومبازى،آغوز بازی، عروس بازي، جوجو یکمنه ، آونخوتی، اُتو- ماتو، اَرده بشو – رشته بیه – اسیربازى و …. در اادامه بعضی از بازی های محلی استان گیلان را برای شما به اختصار شرح داده ایم:
گلپا گلپا
بازی گلپا گلپا بین 2 گروه انجام میشود و تعداد نفرات گروه هم مهم نیست. در این بازی هر گروه به تعداد نفرات سنگ هایی را انتخاب میکنند و ایستاده در یک ردیف به فاصله یک متری می گذارند. . در این بازی گروه ها باید سعی کنند سنگ های ایستاده طرف مقابل را با پرتاب سنگهای کوچکتر بندازند.
با شروع این بازی هر شخص میتواند فقط یک سنگ پرتاب کند وبا انداختن سنگ های ایستاده یک جایزه پرتاب به دست میاورد. با اتمام پرتاب سنگ یک گروه گروه بعدی شروع به پرتاب سنگ به طرف سنگ های ایستاده که به زبان محلی گلپا گفته میشود می کنند. این بازی ادامه پیدا میکند و هر گروهی که بتواند آخرین سنگ ایستاده از دو گروه را بندازد برنده است و گروه مقابل بایددو بار فاصله بین دو گروه را به گروه برنده سواری بدهد.
هَکِشهَکشى
بازیکنان به دو گروه مساوى تقسیم مىشوند و هر دو گروه در دو صف کنار یکدیگر مىایستند طورىکه روى دو گروه بهطرف هم باشد. یاران هر گروه دستهاى یکدیگر را مىگیرند و دو نفر اول هر دو صف، پنجه در پنجه ٔ هم مىکنند و هرگروه سعى مىکند گروه دیگر را به سمت خود بکشد. صف از هر کجا که جدا شود، تعدادى از یاران یک گروه را بهسوى گروه دیگر مىبرد که این افراد توسط گروهى که آنها را کشیدهاند، زده مىشوند و باید سعى کنند هرچه زودتر از چنگ آنها گریخته و بهسوى گروه خود بازگردند .
هریک از بازیکنان، پارچه ٔ باریکى به شکل نوار را در پشت و زیر کمربند خود مىبندد .پس از آن همگى در محوطه ٔ بازى پراکنده مىشوند. بازیکنان سعى مىکنند دم یکدیگر را بکشند. بازیکنانى که دم آنها کشیده مىشود، از بازى اخراج مىشوند. آخرین فردى که باقى مىماند، برنده ٔ بازى است. هیچیک از بازیکنان نباید، پارچه را به کمر خود گره بزند، بهتر است پارچه آنقدر دراز باشد که مقدارى از آن روى زمین قرار بگیرد، تا با گذاشتن پا روى آن کشیده شود .
جوجو یکمنه(jow-jow yek mane)( لاهیجان )
بازیکنان به دو گروه مساوى تقسیم مىشوند و با “تر یا خشک” یا “شیر یا خط” گروه کولىدهنده و کولىخورنده را معلوم مىکنند. آنگاه روى زمین دایرهاى مىکشند و کولىخورندگان سوار بر کولىدهندگان مىشوند. سپس استاد گروه سواره (پیله شریک یا سرشریک) به یکى از افراد خود دستور مىدهد که پیاده شود. این فرد پس از پیاده شدن باید دور دایره دویده و یک نفس بگوید: “جوجو یکمنه …” و دوباره سوار بر همان بازیکن شود. اگر نفس وى بند آمد که جاى دو گروه عوض مىشود و در غیر اینصورت یکیک افراد سواره همینکار را تکرار مىکنند تا شاید نفس یکى ببرد و جاى آنها عوض شود. اگر در طى چندین بار دویدن، نفس هیچکدام نبرید، آنگاه محیط دایره را بزرگتر مىکنند تا یک نفس تکرار کردن مشکلتر و سوختن سوارهها امکانپذیرتر شود و بههمین طریق بازى را ادامه مىدهند .
ورزا جنگ
از رسوم و نمایش های دیرین گیلان و بعضی از نقاط ایران ، جنگ گاوهای نر است . در گیلان به آنها ” ورزا ” یا ” ورزو ” گفته می شود . گاوهای جنگی معمولاَ توسط ملاکین و روستاییان مرفه نگهداری می شدند و فقط به درد مبارزه و جفت گیری می خوردند . این گاوها از شاخ های محکم برخوردارند که وسیله دفاع و حمله آنهاست . کوهان پشت ورزاها به انها صلابتی می بخشد که هنرمندان سفالگر هزاران سال قبل را به الهام و ساخت شمایل سفالی آنان واداشته است . ساخت سفالینه های قرمز رنگ ملهم از این گاوهای نر زورمند از مشخصه های هنر باستانی گیلان است .
قدیمی ترین سندی که به چنین نمایشی در گیلان اشاره دارد فرمانی است نوشته برروی سنگ مرمر قهوه ای و به خط نستعلیق بر ایوان ورودی مسجد جامع لاهیجان که به دستور ” سلطان حسین صفوی ” نگاشته شده و طی آن اهالی را از ارتکاب اعمال خلاف بازداشته و امر به تأدیب و تنبیه خلافکاران کرده است .
کشتی گیل مردی
این کشتی که امروزه همچنان پا برجاست ، یادگار صلابت و دلاوری مردم این خطه است . کشتی ” گیل مردی ” ریشه در تاریخ دارد . “مقدسی ” در قرن چهارم هجری از این کشتی یاد کرده است .
کشتی گیران گیله مرد مراتب خاصی نظیر تنگوله یا نوچه ، پهلوان ، سر پهلوان یا میدان دار دارند . این کشتی در محوطه ای محصور به نام ” سیمبر ” یا “سبز میدان ” برگزار می شود . کشتی گیله مردی معمولاً در تابستان و اعیاد و عروسی ها انجام می شود . کشتی گیران که شلوار هایی به نام ” لاسپار ” به پا دارند با بالاتنه لخت ، ابتدا به حضار احترام می گذارند و سپس با حرکات نمایشی قدرت خویش را به رخ حریفان می کشانند . این حرکات نمایشی ” فوزوما ” یا ” فزّومما ” خوانده می شوند .
پس از رجز خوانی ، حریف با کف زدن به او پاسخ می دهد . نبرد ابتدا با حواله کردن مشت ها آغاز می شود . این بخش در موارد بسیار منجر به مجروح شدن و شکستگی استخوان یکی از طرفین می شود . در این کشتی هر گاه دست یکی از طرفین با زمین برخورد کند بازنده محسوب می شود . جایزه این مسابقات به صورت غیر نقدی و شامل پارچه ، آینه ، پیراهن ، گوسفند ، گاو و … است . به این جایزه “برم ” می گویند .
بند بازی (لافند بازی)
از نمایش های سنتی گیلان که بیشتر در جشن هایی مثل عروسی ، عید نوروز و یا در بازارهای هفتگی اجرا می شد ، بندبازی است . در گیلان به آن “لافند بازی ” نیز گفته می شود و مانند همان بندبازی در سیرک است . و زمین بازی آن آزاد است نقش های ایفاگر این ورزش عبارتند :
بند باز یا پهلوان ، یالانچی یا شیطانک که وردست پهلوان است ، سر ناچی دهل زن یا نقاره زن . نمایش بر روی طنابی که از روی دو میله فلزی و چوبی محکم و ضربدری شکل گذشته و در دو طرف مهار شده ، انجام می شود . اصلی ترین فرد نمایش “پهلوان ” نام دارد پهلوان با ذکر دعا به درگاه خداوند ، بالای دار می رود و بر روی طناب ها با پای برهنه را می رود و برای تعادل خود چوبی بزرگ به نام لنگر در دست می گیرد . پهلوان با ایستادن داخل تشت و یا قابلمه بر روی طناب راه می رود . گاه با دوچرخه ای که لاستیک آن را برداشته اند فواصل دو تیر را می پیماید . قرار دادن صندلی داخل یک سینی و نشستن روی صندلی و حفظ تعادل در همان حالت ، از جمله عملیات دشوار این افراد است . در پایین طناب شخصی که لباس مسخره ای پوشیده و به “یالانچی پهلوان “مشهور است با لودگی و مسخرگی به تقلید از پهلوان می پردازد . نقاره چی و سرناچی نیز با نواختن آهنگ ، تماشاگران را در فضای شاد این نمایش سهیم می سازند . در پایان نیز مردم در مراسمی به نام« دوران » آن قدر که استطاعت دارند ، وجهی را به پهلوان و گروهش پیشکش می کنند
آینه تکم
یکی دیگر از مراسم قبل از سال نو ، اجرای یک نمایش عروسکی به نام ” آینه تکم ” است که در نواحی غربی استان گیلان انجام می شد . ” تکم چی ها ” از آذربایجان به نقاط هشتپر و حتی انزلی و رشت می آمدند و پیام آور رسیدن سال نو و نوروز می شدند.
” تکم ” عروسکی به شکل بز بود که به دسته ای متصل می شد و آن را با پارچه ها و منجوق های رنگی و پر می آراستند و با بالا و پایین بردن دسته ای که از میان چوبی سوراخ دار می گذشت ، آن را به حرکت و جنبش وا می داشتند . در کنار این نمایش با صدای دو چوب که به هم می خورد و آهنگی شاد را تداعی می کرد ، تکم چی ها ترانه هایی خوش آهنگ می خواندند .
عروس گولی(arus gul,ay)
نقش ها : عروس ، پیربابو (pir babu)، غول (qul) ، دماره زن (دایره زنگی نواز )، کولبارچی (کسی که کیسه ای به دوش دارد و هدایای مردم را جمع می کند ) ، تکل (takal) همراه .
ابزار بازی : لباس عروس (تنبان گرد ، پیراهن چین چین ، جلیقه) ، پول کلاه (کلاهی به شکل عرقچین که دور آن سکه های نقره دوخته اند ) ، دستند مرجان (که باله گل (bala gol) خوانده می شود )، دستمالی برای دست ، آینه ، لباس پیر بابو (یک دست لباس پاره ، کلاه قیفی و منگوله دار که شیطون کلا گفته می شود . تعدادی زنگوله به بند کشیده شده برای دور گردن )، لباس غول (چیزی شبیه پوشاک پیر بابو ) نقش عروس را معمولاً مردی جوان بازی می کند . او صورت خود را می آراید و در یک دست خود دستمالی می گیرد و در دست دیگر آینه ای را و در جمع حاضران عشوه گری می کند و اطوار می ریزد .
پیر بابو و غول هر دو چوبی در دست دارند که می رقصند و با آهنگ ترانه ای که می خوانند چوب های خود را بر هم می زنند . همراه این دسته نوازندۀ دایره نیز حرکت می کند و می خواند :
‘عروس گولی بیاردیم (عروس گل آوردیم )- جون دیلی بیاردیم (جان دل آوردیم )’ حاضران می پرسند که عروس مال کیست ؟و پاسخ می شنوند که عروس متعلق به پیربابو است . در اینجا پیربابو و غول که هر دو عروس را می خواهند ، برسر او با هم می جنگند . غول می خواهد عروس را بگیرد ولی پیربابو راه او را می بندد . در جنگ و گریز این دو حرکات خنده داری صورتمی گیرد که موجب شادی تماشاگران می شود . این گروه نمایشی خانه به خانه می روند و هر کس در پایان اجراء نمایش آنها چیزی به کولبارچی می دهد .
برموم بازی (گیلان)
دو بازیکن کمی برموم را روی ناخن شست خود می چسبانند . سپس یکی از آن دو می باید لایۀ نازک برموم ناخون شست خود را روی لایۀ نازک برموم ناخن حریف گذاشته و آرام آرام ، برموم حریف را جدا سازد که در صورت موفقیت و انجام آن ، برنده است و در غیر این صورت بازندۀ بازی خواهد بود .
آونخوتی بازی لاهیجان(aw-nazutey)
بازیکنان دایره وار ایستاده و پشک می اندازند و بدین ترتیب فردی که باید چشم بگذارد را تعیین می کنند . این فرد باید با چشمان بسته ، بازیکنان را دنبال کند و یکی از آنها را بگیرد که در نتیجه چشم فرد گرفته شده بسته می شود و بازی به همین طریق ادامه می یابد .
آغوز بازی گیلان
ابتدا بازیکنان برای جمع کردن افراد بیشتر در بازی ، در کوچه ها فریاد می زنند : ” آلبازی – آغوز بازی ” و پس از جمع شدن افراد ، برای شروع بازی با سکه ، شیر یا خط می کنند . سپس نقطه معینی را معلوم می نمایند و هر یک از بازیکنان تیلۀ (تیر) خود را به سمت آن نقطه می اندازد . تیله یا گردوی هر کس که به آن نقطه نزدیک تر باشد ، استاد (پیشم ) شده و بقیه به ترتیب نزدیکتر بودن گردویشان ، نفر اول (اول نیشم )، نفر دوم (دوم نیشم )، نفر سوم (سوم نیشم ) و الی آخر … خواهد بود .
امید است این روزها با سرگرم کردن خود و دیگران با بازی های اصیل محلی ،سنت های قدیمی خود را زنده نگه داشته و شادی و نشاط به اعضای خانواده و دوستان ببخشیم.
دیدگاهتان را بنویسید