یلدا یعنی چه؟
یلدا واژهای “سریانی” به معنای زایش و تولد است. سریانی زبانی بود که در میان مسیحیان رواج داشت. این معنا، از بررسی و تحقیق در واژهنامهها و کتابهای تاریخی به دست آمده است. ابوریحان بیرونی، دانشمند همه فن حریف و تقویمشناس، از شب یلدا با نام میلاد اکبر یاد میکند؛ و منظور از این نام را میلاد خورشید دانسته است.
شب چله یعنی چه؟
شب چله در حقیقت همان شب یلدا ست. چون از فردای این شب، چله بزرگ زمستان آغاز میشود به آن شب چله میگویند.
ایرانیان در زمانهای قدیم، یک نوع تقویم کلی نگر هم داشتند. این تقویم بیشتر در کارهای کشاورزی و دامپروری کاربرد داشت. آنها دو موقع از سال را به نام چله میشناختند. چله تابستان که از تیر شروع میشد و چله زمستان که از دیماه. چلهها هر کدام به دو دوره تقسیم می شدند؛ چله بزرگ و چله کوچک. چهل روز ابتدایی را چله بزرگ و بیست روزِ بعد را چله کوچک مینامیدند.
چله بزرگ زمستان، که درست بعد از شب یلدا آغاز میشود؛ شروع زمستان است و شدت سرما در آن بیشتر است. چله بزرگ تا دهم بهمن طول میکشد. پس از آن، چله کوچک شروع و تا اول اسفند ادامه دارد. شدت سرما در چله کوچک کمتر است و آسیب کمتری هم میرساند. چهار روز پایان چله بزرگ، و چهار روز آغاز چله کوچک را، چهار چهار میگویند؛ که نهایت شدت سرما در این مدت اتفاق میافتد.
تاریخچه شب یلدا
تاریخچه شب یلدا به گذشتههای بسیار دور برمیگردد. اما قدمت دقیقش مشخص نیست. برخی باستانشناسان، تاریخ شب یلدا را هفت هزار ساله میدانند. آنها به ظروف سفالی دوره پیش از تاریخ، استناد میکنند. این ظروف دارای نقوش حیوانیِ ماههای ایرانی، مانند قوچ و عقرب هستند. البته این نقوشِ در کتیبهها و یافتههای باستانشناسی کمیاباند. اما باستانشناسان معتقدند، میشود آیین مربوط به شب یلدا را تا هفت هزار سال قبل، ردیابی کرد.
با همهی اینها آنچه به عنوان شب یلدا رسمیت یافته، به حدود ۵۰۰ سال، قبل از میلاد برمیگردد. یلدا در زمان داریوش یکم به تقویم رسمی ایرانیان باستان، وارد شده است. تقویمی که برگرفته از گاهشماری بابلیها و مصریها ست
دلایل برپایی جشن شب یلدا
باورهای کهن ایرانی بر اساس اسطورهها و شناخت رویدادهای کیهانی شکل گرفته است. روایتهای مختلفی از علت برگزاری جشن شب یلدا وجود دارد.
روایت اول: پیروزی روشنایی و نور بر ظلمت و تاریکی
در روزگاران باستان، زندگی مردم بر پایه کشاورزی و دامپروری بود؛ و تاثیرات آب و هوا برایشان بسیار مهم محسوب میشد. مردم با مشاهده و تجربه، تغییرات مداوم شب و روز و فصلها را درک کرده بودند. بشرِ همیشه کنجکاو هم پس از کشف چگونگیِ وقوع یک رویداد، به دنبال فلسفه و چرایی آنها میگردد.
آنها تاثیر نور و تاریکی؛ و گرما و سرما را بر زندگیشان میدیدند. از تاثیراتی که میگرفتند؛ به این نتیجه رسیده بودند که، نور، روز و خورشید، نماد آفریدگار و نیکی ست. در مقابلِ آن، شب و سرما نشانههای اهریمن و پلیدی.
آنها از این مشاهدات، به این باور رسیده بودند که، شب و روز، و روشنایی و تاریکی، در یک جدال همیشگی به سر میبرند. روزهای بلندتر، نشانه پیروزی روشنایی، و روزهای کوتاهتر نشانه غلبه تاریکی بود.
به این ترتیب آنها آخرین روز پاییز، که بلندترین شب سال است، جشن میگرفتند. چرا که فردای آن، روزها کمکم طولانیتر شده و آفریدگار بر اهریمن نور بر تاریکی پیروز میشود.
روایت دوم: شب تولد مهر و میترا (خورشید) و آغاز خلقت
آیین مهر یا میترائیسم در ایران قبل از دین زرتشتی رواج داشت. این آیین برپایه پرستش میترا (مهر) قرار گرفته بود. میترا از ایزدان هند و ایرانی است. او از یک طرف نماینده عشق و محبت است؛ و از طرفی واسطهی بستن پیمانهاست. او عهد نگهداشتن و راستگویی را نمایندگی میکند. مهر همچنین داورِ میان جنگاوران بوده و دروغگویان و عهدشکنان را مجازات میکند. نماد این ایزد حلقه است. برخی ادعا میکنند، پیشینه حلقه ازدواج به همین اسطوره میرسد. خورشید هم نماد ظاهری میترا ست.
مهرپرستان شب یلدا را شب تولد میترا (ایزد مهر) میدانستد. اینگونه که در شبی دراز و سرد، ایزد مهر در یک غار گود و کم ارتفاع ظهور میکند و خورشید را به ارمغان میآورد. در روایتی دیگر، در این شب میترا به جهان بازمیگردد. او ساعات روز را طولانی میکند؛ در نتیجه برتری خورشید پدیدار میشود.
بعضی بررسیها هم به این نتیجه رسیدهاند که، در شب یلدا پیامبری متولد میشود. این تولد در سال ۵۱ پادشاهی اشکانیان که برابر با سال ۱۹۶ میلادی ست اتفاق میافتد. پیامبری شب هنگام در دریا زاده میشود؛ که او را دو دلفین از آب بیرون میآورند. در آیین مهر آب اهمیت ویژهای داشته است.
در مورد نام ماههای آذر و دی اینطور میگویند که:
آذر (عنصرِ آتش)، ایزد یا فرشته مینویی را نمایندگی میکند. این ایزد در سنت زرتشتی و مهرپرستی مقدس و مهم محسوب میشده. آتشِ مقدس در آتشکدهها، جلوه همین ایزد است. در مقابل، دی که آغاز زمستان است؛ پلید و اهریمنی محسوب میشده. دی در اصل همان دیو است که نام آن بر سردترین ماه زمستان گذاشته شده. بنابراین آذر نماد اهورامزدا و دی نماد اهریمن است. تقابل میان آتش، نور و تقدس با تاریکی و سرما و پلیدی. برخی هم بر این باورند که نام ماه دی از آیین میترایی آمده است و به معنای دادار و خداوند است. چرا که با شروع دی میترا بر اهریمن غلبه میکند.
در نگاه اول اینطور به نظر میرسد که، شب زایش مهر، باید در ماه مهر باشد؛ یا در آفتابیترین روزهای سال! درست است که در آغاز سردترین روزهای سال قرار داریم؛ اما منطق پشت این اسطوره آن را باورپذیر میکند؛ همان طولانیتر شدن روزها و کوتاه شدن شبها نشان از تولد دوباره خورشید دارد.
آداب و رسوم مهرپرستی، پس از رایج شدن دین زرتشتی از بین نرفت؛ بلکه جزئی از مراسم آنها شد. زرتشت، خدای بزرگ را اهورا مزدا نامید و ایزدان را به دو دسته اهورایی و دیوانی تقسیم کرد. یکی از این ایزدانِ اهورایی، مهر (خورشید) بود. مهر از ایزدانِ نیک است و بخشی از اوستا به نام او (مهر یشت) ست. در مهر یشت آمده است:
«مهر از آسمان با هزاران چشم بر ایرانی مینگرد تا او دروغی نگوید.»
یلدای امروز
یلدا به طولانی ترین شب سال معروف است که همه ساله مردم ایران زمین در هرکجای این کره خاکی که باشند در کنار خانواده به ویژه بزرگترهای فامیل حضور یافته و با پهن کردن سفره و گذاشتن میوه، آجیل و شیرینی های سنتی گرد هم جمع شده و این سنت کهن ایرانی را گرامی می دارند.
آداب و رسوم مردم گیلان در شب یلدا
در گیلان و شهرها و روستاهای آن،شب چله را جشن می گیرند،معمولا افراد فامیل در شب یلدا در خانه ی فردی که از همه بزرگتر و مورد احترام فامیل است، گرد هم می آیند.
برخی نیز شب چله را جزو شبهای عزیز دانسته و معتقدند در این شب، درختان سرشان را پایین می آورند و در این لحظه اگر شخصی از خواب بیدار شود، هر نیتی بکند خواسته اش برآورده می شود. گیلانی ها آداب و مراسمی برای شب یلدا دارند که برخی از آنها در تمام گیلان،مشترک است و برخی به مناطق خاص تعلق دارد. از آن جمله است، بردن «شب چله ای» برای نوعروسان:در خانواده هایی که در همان سال، پسرشان را داماد یا نامزد کرده اند، رسم است که طَبَقی برای خانواده نوعروس می فرستند.در این طَبَق، میوه ها و خوراکی ها و تنقلات ویژه ی شب چله، به زیبایی آراسته می شود و در وسط طَبَق هم یک ماهی بزرگ(معمولاً ماهی سفید)تازه و خام همراه با تزیین سبزیجات قرار می گیرد که معتقدند باعث خیر و برکت روزیِ زوج جدید و همچنین سلامتی و باروری نوعروس می گردد.
در برخی مناطق غرب گیلان،مراسمی به نام «شم شمی» را انجام می دهند که یک نوع تفأل است و هر کس که نیتی دارد، دمِ درب خانه یا سرگذر می ایستد و به حرف های رهگذران گوش می دهد و چنانچه حرف های خوب شنیده باشد، آن را به برآورده شدن نیت خود تعبیر می کنند.
مردم استان گیلان در شب یلدا از تنقلاتی مانند هندوانه،آب ازگیل یا آب کونوس، برنج برشته و سه میوه محلی پرتقال، گلابی محلی به نام «خوج» و لیمو استفاده می کنند وگالش ها معتقدند که در شب چله،40 نوع خوراکی باید خورد؛ در دیلمان، کدوپخته و نخود برشته و حلوا و شیرینی درست می کنند و در برخی مناطق شرقی گیلان، تره چیده و با آن خورش درست می کنند. میوه های ویژه شب یلدا هندوانه،انار و خوج (گلابی محلی)است.در این شب،تمام این میوه ها باید خورده شود و چیزی برای فردا، یعنی زمستان باقی نماند. در گیلان هندوانه را حتماً فراهم می کنند و معتقدند که هر کس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمی کند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد.
در میان برخی مردم و جوانان دم بخت این استان مرسوم است که در شب یلدا فال هندانه پوس (پوست هندوانه)می گیرند. برای گرفتن این فال،هندوانه را به چهار قسمت طولی تقسیم می کنند و هر چهار پوست را به پشت سر خود می اندازند.در این میان، چهار حالت پیش می آید، اگر دو قاچ هندوانه،سفید و دو قاچ،سبز باشد، به معنای حد وسط بودن برای نیت شخص است. اگر سه قاچ سبز و یک قاچ سفید بیفتد،نیت آن خوب است،اگر سه قاچ سفید و یک قاچ سبز باشد،نیت بد است. اگر هر چهار قاچ سبز باشد،به معنای خیلی خوب و اگر هر چهار قاچ سفید باشد، به معنای خیلی بد است؛ خواندن شعر محلی در هنگام قاچ کردن هندوانه شب یلدا نیز یکی دیگر از سنت ها و آداب مردمان روستاهای شرق استان گیلان است که بزرگتر فامیل هنگام قاچ کردن هندوانه می خواند «امشب شب چله خانم جیر «زیر» پله چاقو بزنیم هندانه کله «سر».
منابع:
www.digikala.com/mag
www.gilneda.ir
دیگه شب یلدا هم نمیشه آجیل خرید
👏👏👏👏👏
ممنون کامل و مفید بود
عجب .از زمان داریوش اول بود رو نمیدونستم !